ما در انتخابات شرکت نمی کنیم!
این انتخابات علیه مردم است!
شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی:
تایید فقر و فلاکت و نکبتی است که این نظام
ضدمردمی و طبقه حاکمه تبهکار بر سر مردم آوار کرده است. مشروعیت بخشیدن به بهره
کشی طبقاتی و ستم جنسیتی و ملی و مذهبی است. تایید حجاب اجباری و گشت ارشاد و بی
آیندگی و کشتن آرزوهای نسل جوان است
چشم بستن بر سرکوب ها و کشتارهای حکومت در سی و
پنج سال گذشته است. شرکت در انتخابات به جمهوری اسلامی کمک می کند که
در این شرایط بحرانی فرصت تنفس پیدا کند؛ مخالفانش
را تحقیر و دلسرد کند؛ به فرصت طلبی و خودفریبی در جامعه دامن بزند.
ما در انتخابات شرکت نمی کنیم!
ما می خواهیم در جامعه ای زندگی کنیم که درآن:
هیچکس نتواند کار و اندیشه انسان های دیگر را
به مالکیت خود در آورد. نتواند
دسترنج میلیون ها زن و مرد و ثروت ها و منابع کشور را به جیب بزند. دین از دولت
جدا باشد. دستگاه روحانیت حق دخالت در حکومت، قضاوت، امور اقتصادی، آموزش و پرورش
و فرهنگ و هنر، حق صدور فتوا بر سر جان و مال مردم را نداشته باشد. اکثریت مردمش
گرفتار فقر و بیکاری و تحقیر و بهره کشی نباشند. شادابی و تعاون و مبارزه جویی جای
فرهنگ نوحه و عزا و خرافه را بگیرد.
هیچکس به خاطر نظرات سیاسی و مرام و عقیده اش
سرکوب و زندانی نشود.
زنانش از بند مردسالاری و تبعیض جنسیتی و تجاوز
آزاد باشند. حکومت، قانون، شرع و عرف نتواند به جای شان تصمیم بگیرد که چه بپوشند،
چگونه معاشرت کنند، شریک زندگی خود را چگونه انتخاب کنند، چه درسی بخوانند و به
کجا سفر کنند.
جامعه ای که معنی زندگی در آن، تلاش آگاهانه و
به هم پیوسته مردمی باشد که حال و آینده شان را خود تعیین می کنند. جامعه ای که در
آنجا دیگر سرمایه داران و آقازاده های شان، سرداران و آیت الله ها نیستند که سیاست
و اقتصاد و فرهنگ را بر اساس منافع اقتصادی و امتیازات اجتماعی شان کنترل می کنند.
جامعه ای که چرخ هایش با اتکاء به نیروی مردم و
رها از سلطه سود و نظام جهانی سرمایه داری به حرکت در می آید. که یاران و متحدانش
را در میان ستمدیدگان و آزادیخواهان دنیا پیدا می کند و نه در بین قدرت های سلطه
گر و واپس گرایان عوامفریب.
جامعه ای که در آن شهروند افغانی و کرد و عرب و
بلوچ و ترک با همه تنوع و تفاوت های ملی و نژادی و زبانی مورد تبعیض و تحقیر قرار
نگیرند.
جامعه ای که در آن، مردم در تعیین سرنوشت خود و
تصمیم گیری ها شرکت فعال داشته باشند؛ در نهادهای اداره امور جامعه متشکل شوند؛
دیگر ولی فقیه یا یک گروه کوچک از بالای سرشان برای آنان تصمیم گیری نکنند؛ حال و
آینده شان در گرو حکم حکومتی، نظارت استصوابی، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع
تشخیص مصلحت، فتوای مراجع، بازی انتصابات یا انتخابات مشتی زالوصفت سودجو و
خونخوار نباشد.
چنین جامعه ای با شرکت در انتخابات، با دل بستن
به صندوق رای و وعده های نامزدهای فریبکار به دست نخواهد آمد.
این خواسته ها فقط می تواند نتیجه سرنگونی
انقلابی و قهرآمیز نظام موجود باشد. پیش شرط ساختن جامعه ای نو و متفاوت براندازی
جمهوری اسلامی است. این کار با سازش و مسالمت انجام نخواهد شد.
باید انقلاب کرد! یک
انقلاب واقعی نه از نوع «انقلاب اسلامی» 57 که گروهی مرتجع را به قدرت رساند و بر
دوش مردم سوار کرد.
انقلاب مردم باید سوسیالیسم را برقرار کند! فقط سوسیالیسم می تواند به خواسته های اساسی مردم و منافع
واقعی اکثریت جامعه جامه عمل بپوشاند. و فقط با آگاه شدن و متشکل شدن زیر پرچم یک حزب کمونیستی است که مي توان انقلاب را به پیروزی رساند و ادامه داد.
حزبی که حرف و عملش یکی است؛ منافع اساسی مردم را نمی فروشد؛ از تلاش برای
تحقق آرمان انقلابی که رهایی نوع بشر از جامعه طبقاتی و ساختن دنیای کمونیستی است
دست نمی کشد.
ما در انتخابات شرکت نمی کنیم!
ما انقلاب را تدارک می بینیم!
«آتش»
خرداد ماه 1392
weblog:
n-atash.blogspot.com